کد مطلب:314270 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

معنای آل و امت
حدیثی از امام رضا علیه السلام علمای عراق در حضور مأمون از امام علیه السلام پرسیدند:

أخبرنا یا أباالحسن عن العترة هم آل أو غیر آل؟ فقال الرضا علیه السلام: هم الآل.

فقالت العلماء: فهذا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یؤثر عنه أنه قال: «امتی آلی» و هؤلاء اصحابه یقولون بالخبر المستفیض الذی لا یمكن دفعه «آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم امته» فقال أبوالحسن الرضا علیه السلام: أخبرونی هل تحرم الصدقة علی آل محمد؟ قالوا: نعم. قال علیه السلام: فتحرم علی الامة؟ قالوا: لا.

قال: هذا فرق بین الآل و بین الامة. [1] .

آل، در لغت به معنی اهل بیت است. و اهل حدیث گفته اند: آل نبی آنهایی هستند كه زكات بر آنها حرام است و در عوض خمس به آنها تعلق می گیرد. دسته ای گفته اند: آل پیرو و مطیع را گویند.

قاضی حسین بن مسعود بغوی در كتاب «شرح سنة الرسول» روایت كرده كه از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: چگونه بر شما درود بفرستیم؟ فرمود: بگویید: اللهم صلی علی محمد و آل محمد كما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم و بارك علی محمد و آل محمد، كما باركت علی ابراهیم و آل ابراهیم انك حمید مجید.

در كتب لغت آل را به معنی اهل بیت و اهل بیت را به معنی آل نوشته اند و چنین تفسیر كرده اند كه اصل آل اهل بوده وهاء به همزه تبدیل شد. و دلیل این مطلب اینكه هاء برای تصغیر آمده، چنانچه در تصغیر آل، اهیل گفته اند كه اسماء به اصل خود بازگشت می كند.

مسلم بن حجاج و ابوداود سجستانی و نسائی در تفسیر آل روایت كرده اند كه در بیان آل از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیدیم فرمود: ان هذه الصدقات انما هی



[ صفحه 111]



أوساخ و انها لا تحل لمحمد و لا لآل محمد.

مالك بن انس هم در موطأ خود آورده است كه:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: الصدقة لآل محمد صلی الله علیه و آله و سلم انما هی أوساخ الناس.

زید بن ارقم روایت كرده كه در باب حرمت صدقات بر آل، مراد: آل علی، آل جعفر، آل عباس و آل عقیل هستند.

و خلاصه احادیث فریقین در معنی آل، اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می باشد. [2] .


[1] تحف العقول، ص 426؛ بحار الانوار، ج 25، ص 221.

[2] مجموعه ي زندگاني چهارده معصوم عليهم السلام عمادزاده، جلد اول، چاپ دوم سال 1374 قمري، ص 17، به نقل از مطالب السؤل في مناقب آل الرسول، محمد بن طلحه ي شافعي، ص 3.